کد تاییدی که برایتان پیامک شده را وارد کنید
لیست قوانین مدنی
/ ماده های قانونیادارة تصفيه بايد داراي دفاتر زير باشد:
1ـ دفتر فهرست ورشكستگان.
2ـ دفتر فهرست مأموريت هاي اداره تصفيه.
3ـ دفتر روزنامه.
4ـ دفتر صندوق.
5 ـ دفتر كل.
6 ـ دفتر ترازنامه آزمايش.
7ـ دفتر نماينده كه خلاصة كليه نامههاي وارده و فرستاده در آن ثبت ميگردد.
اداره تصفيه بايد داراي برگهاي نمونه براي امور زير باشد:
1ـ [برگ] صورت مجلس.
2ـ [برگ] صورت دارائي.
3ـ [برگ] صورت ادعاي بستانكاري.
4ـ [برگ] دعوت بستانكاران.
5 ـ [برگ] طبقه بندي بستانكاران.
6 ـ [برگ] انتقال دعاوي مشكوك.
7ـ [برگ] مزايده.
8 ـ [برگ] هزينهها و تقسيم وجوه حاصله.
9ـ [برگ] اعلام صورت تقسيم وجوه حاصله.
10ـ سند عدم كفايت دارائي.
11ـ آگهي هاي مربوط بشروع بعمل ورشكستگي و طبقه بندي بستانكاران و خاتمه ورشكستگي.
اداره تصفيه بايد كلية احكام ورشكستگي را برحسب تاريخ در دفتر فهرست ورشكستگان ثبت نمايد. در اول هر سال شماره گذاري تجديد خواهد شد. ورشكستگيهائيكه تا آخر هر سال خاتمه نيافته بايد بطوراختصار در اول دفتر سال بعد نوشته شود. در مقدمه اين دفتر بايد فهرست ورشكستگان بطور الفباء قيد گردد.
مأموريتهائيكه از ساير ادارات تصفيه براي انجام امور ورشكستگي ميرسد بايد در دفتر فهرست مأموريتهاي اداره تصفيه ثبت گردد.
اداره تصفيه بايد پيشنويس نامههاي فرستاده را كه نامه روي برگهاي نمونه نوشته نميشود نگاهداري نمايد. پول و برگهاي بهادار و نامههاي سفارشي بايد در قبال قبض رسيد اداره پست فرستاده شود.
هرگاه اقدام اداره تصفيه بوسيله آگهي رسمي بعمل آيد بايد يك نسخه از آگهي يا قسمتي از روزنامه كه شامل آگهي با قيد تاريخ انتشار باشد در پرونده مربوط بايگاني شود.
در موقع تغيير رئيس تحويل اداره بايد با حضور نماينده وزارت دادگستري بعمل آيد.
در اينصورت تمام دفاتر تا آن تاريخ بسته شده و رئيس سابق زير آنرا امضاء مينمايد. سپس بحساب هاي اداره رسيدگي بعمل آمده و موجودي صندوق بايد با مندرجات دفاتر مربوطه وفق دهد. تاريخ شروع و خاتمه بكار رئيس سابق و همچنين تاريخ شروع بكار رئيس لاحق بايد زير كليه دفاتر نوشته شود و اين تحويل بايد در صورت مجلس اداري نوشته شده و كليه حاضرين آنرا امضاء نمايند.
اداره تصفيه بايد براي هر ورشكستگي و يا مأموريتهائيكه باداره تصفيه مراجعه شود صورت مجلس تنظيم نمايد. برگ صورت مجلس بمحض اعلام ورشكستگي يا وصول مأموريت هاي مرجوعه باداره شروع شده و بترتيب تاريخ خلاصه عمليات ورشكستگي و اموريكه مؤثر در تصفيه بوده و داراي آثار حقوقي است در آن درج شده و هرگاه حكم يا قراري صادر شده باشد فقط قسمت مربوط به تصميم دادگاه بطور خلاصه در آنجا نقل ميشود شماره برگها و احكام و قرارهاي مورد اقدام در ستون مربوطه بطور ترتيب قيد ميگردد.
صورت مجلسها بايد روي برگهاي جداگانه كه در شماره گذاري شده به ترتيب تنظيم و در پوشه مخصوصي كه بنام ورشكسته است مجلد شود. در موقع خاتمه عمل ورشكستگي زير آخرين اقدامي كه در صورت مجلس ثبت گرديده بايد با قيد تاريخ به امضاء رئيس و مهر اداره تصفيه برسد. پس از خاتمه عمل ورشكستگي برك [برگ] هاي صورت دارائي ـ صورت ادعاي بستانكاري ـ طبقه بندي بستانكاران ـ هزينهها و تقسيم وجوه حاصله و گزارشي كه كارمند مربوطه به رئيس اداره تصفيه ميدهد بايد بان پيوست شده و بطور مجلد نگاهداري شود.
بركهاي [برگهاي] اساسي را كه بترتيب بالا تنظيم گرديده فقط در صورتي ميتوان بدادكاههاي [بدادگاههاي] مربوطه تسليم نمود كه بجهاتي نتوان برونوشت گواهي شده آنها قناعت كرد.
پرونده غيرمجلديكه بدستور ماده بالا تنظيم گرديد ممكن است ده سال پس از اعلام خاتمه ورشكستگي نابود شده و اين نكته در ملاحظات دفتر فهرست ورشكستگان قيد خواهد شد. پرونده كه به دستور ماده هشت تشكيل شده بايد هميشه نگاهداري شود.
هر برگي كه باداره تصفيه واصل شود بايد تاريخ ورود روي آن قيد كردد [گردد]. كليه بركهاي [برگهاي] مربوط بامور تصفيه بايد برحسب موضوع در پوشههاي مخصوصي گذارده شده و در پرونده كه بنام ورشكسته تهيه ميشود بايگاني گردد اسناديگه [اسناديكه] از طرف بستانكاران ارائه ميشود بايد با قيد شماره مندرجه در برك [برگ] صورت ادعاي بستانكاري بترتيب حروف الفباء در پوشه مخصوصي بايگاني شود.
اداره تصفيه بايد مقررات زير را نسبت بحفظ دفاتر حسابداري و اسناد ورشكسته رعايت نمايد:
1ـ هرگاه امور بازرگاني ورشكسته بشخص ثالثي واگذار شده باشد اين شخص حق خواهد داشت دفاتر و اسناد مربوط را تحويل بگيرد.
2ـ هرگاه امور بازرگاني ورشكسته بشخص ثالثي واگذار نشده باشد نكات زير بايد رعايت گردد.
الف ـ هرگاه ورشكسـته فرد تاجر باشـد دفاتر حسابداري و اسناد ورشكسته پس از خاتمه ورشكستگي در مقابل رسيد باو رد گرديده و اين نكته در صورت مجلس ورشكستكي [ورشكستگي] قيد خواهد شد. هرگاه ورشكسته شركت تضامني يا مختلط باشد دفاتر و اسناد نامبرده بشريكي كه از طرف ساير شركاء معرفي گرديده تحويل داده ميشود.
در صورتيكه شركاء نسبت بشخص معيني در اين باب موافقت ننمايند دفاتر و اسناد نامبرده بشخصي كه از طرف رئيس اداره تصفيه معيين[معين] ميشود سپرده خواهد شد.
ج ـ هرگاه ورشكسته شركت سهامي يا تعاوني باشد دفاتر و اسناد بايد در اداره تصفيه نگاهداري شود.
3ـ در صورتيكه اداره تصفيه محل مناسبي براي حفظ اين قبيل دفاتر و اسناد نداشته باشند انها را به دفتر راكد ارسال خواهند داشت.
در آخر هر ماه بايد خلاصه حسابهاي دفتركل با قيد شماره حساب مربوطه بدفتر آزمايش ماهيانه نقل گرديده و رئيس اداره و حسابدار وقت زير آنرا امضاء نمايند. دفتر آزمايش بايد موافقت بين مندرجات دفتر صندوق و دفتر كل و موافقت بين موجودي نقدي دفتر صندوق و دفتر كل را نشان دهد.
كليه دفاتر بايد با كمال دقت تنظيم گرديده و هيچگونه قلمزدگي يا الحاق نداشته و بينالسطورين نيز نبايد چيزي نوشته شود.
گذاردن جاي خالي در قسمت مندرجات ممنوع بوده و تصحيح هر قلمي بايد در ذيل همان موضوع قيد گردد.
اداره تصفيه بايد بلافاصله با رعايت تاريخ كليه وجوه دريافتي و پرداختي بحساب ورشكسته را در دفتر صندوق در مقابل قبض رسيد ثبت نمايد. در هر مورد بايد تاريخ پرداخت و مشخصات ورشكسته و نام و محل اقامت دهنده و گيرنده وجه با قيد مبلغ و شماره دفتر روزنامه در آن نوشته شود.
در دفتر كل بايد بنام هر ورشكسته حساب جداگانه باز شده و تمام عملياتي كه در دفتر صندوق انجام ميگيرد پس از ثبت در دفتر روزنامه بدفتر كل نقل گردد.
اداره تصفيه بايد حساب مخصوصي در دفتر كل براي داد و ستدهاي بانكي خود بازنمايد. دريافت وجه بايد بامضاء رئيس اداره تصفيه و كارمندي كه امضاء او مجاز شناخته شده بعمل آيد.
قبض رسيدهاي مذكور در ماده13 بايد در دو نسخه صادر و نسخه دوم بترتيب تاريخ در پرونده جداكانه [جداگانه] كه بنام ورشكسته تنظيم ميشود بايگاني گردد. شماره گذاري قبوض همه ساله تجديد گرديده و ته چكهاي قبوض هر سال بطور مجلد نگاهداري ميشود.
هركاه [هرگاه] قسمتي از قبوض هر دسته قبض بمصرف رسيده باشد در آخر هرسال در مركز با حضور نماينده حسابداري وزارت دادگستري و در شهرستانها با حضور نمايندة كه از طرف وزارت دادگستري تعيين ميشود بقيه قبوض هر دسته چك را باطل نموده و اين نكته را با قيد شمارههاي هر دسته چك در صورت مجلس اداري ذكر مينمايند.
اداره تصفيه مكلف است بلافاصله بعد از وصول پول آنرا بحساب جاري بانك بگذارد. فقط ممكن است مبلغي را كه براي هزينههاي جزئي لازم بوده و بيش از سه هزار ريال نباشد در اداره نكاهداري [نگاهداري] نمايد.
برگهاي بهاءدار و اشياء قيمتي بايد در محلي كه براي اين كار اختصاص داده ميشود نگاهداري گردد.
هركاه [هرگاه] وجه نقد يا برك [برگ] بهاءدار و اشياء قيمتي بنابر درخواست اداره تصفيه حوزه ديگري وصول يا تحصيل شده باشد بايد بوسيله بانك يا نامه سفارشي باداره تصفيه مربوطه فرستاده شود.
رئيس و كارمندان اداره تصفيه نميتوانند:
1ـ دارائي خود را با دارائي اداره مخلوط نمايند.
2ـ در دفاتر مخصوص ورشكستگي امور ديكري [ديگري] را درج كنند.
3ـ وجوهيكه مخصوص بيك ورشكسته است صرف امور ورشكستة ديكري [ديگري] ولو بطور موقت هم باشد بنمايند.
اداره تصفيه بايد از بدو شروع بعمليات حساب تفصيلي براي هزينههاي هر ورشكسته باز نمايد. اسناد مربوط بهزينه بايد بترتيب تاريخ تنظيم گرديده و بعد از خاتمه ورشكستكي [ورشكستگي] مجلد شده با ساير اسناد مربوط بورشكسته نكاهداري [نگاهداري] شود.
در فصول جداگانه برك [برگ] صورت دارائي بايد هر يك از اموال منقول و غيرمنقول و برگهاي بهادار و بستانكاري و وجه نقد بترتيب ذكر شود. جمع ارزيابي كه بعمل آمده در آخر برك [برگ] نوشته ميشود. هرگاه در فصل بخصوصي مالي موجود نباشد اين نكته در خلاصه ذكر خواهد شد. هرگاه در فصل بخصوصي مالي موجود نباشد اين نكته در خلاصه ذكر خواهد شد. در برك [برگ] صورت دارائي بايد محل وقوع هر مال بخصوص نوشته شود.
صورت دارائي غيرمنقول بايد با ذكر حقوق اشخاص ثالث و برطبق نمونه تهيه شود. در صورتيكه مال غيرمنقول در اجاره باشد بايد نام و مشخصات مستأجر و مدت اجاره و مال الاجاره با حق فسخ اجاره در برك [برگ] صورت دارائي قيد گردد. منافع غيرمنقولي كه در جريان ورشكستگي حاصل ميشود بترتيب بايد در فصل جداكانه [جداگانه] صورت دارائي نوشته شود.
اموال ورشكسته كه در خارجه واقع است در فهرست ذكر خواهد شد. در موارديكه اشخاص ثالث نسبت به اموال نامبرده حقي دارند نوع حق بايد در برك [برگ] صورت دارائي نوشته شود. در برك [برگ] صورت دارائي بايد تاريخ شروع به تصفيه و مدتيكه براي تشخيص دارائي طول كشيده و نام كليه اشخاصي كه در تنظيم برك [برگ] نامبرده شركت داشتهاند ذكر شود. رئيس اداره يا كارمند مربوطه و كارشناسان بايد قسمت هاي مختلفه برك [برگ] صورت دارائي را امضاء نمايند. پس از تهيه برك [برگ] صورت دارائي متصدي تنظيم بايد ورشكسته را از كيفريكه در ماده 14 قانون تصفيه پيش بيني شده متذكر ساخته و باو اخطار نمايد تا چنانچه نكات مذكور در برك [برگ] صورت دارائي مورد قبول او است مطابق دستور ماده20 قانون تصفيه عمل نمايد.
در صورتيكه ورشكسته فوت شده يا فراري باشد ورثه و شركاء و خدمه و متصديان امور و كليه اشخاصي كه بنحوي از انحاء در اموال ورشكسته تصرف و دخالت دارند مكلفند بجاي او امضاء نموده و گواهي دهند.
در مورد شركتهاي تضامني يا مختلط تكليف مذكور در بالا بعهده هر يك از شركاء مسئول حاضر كه اختيار اداره كردن امور شركت را داشتهاند محول خواهد بود.
هركاه [هرگاه] ورشكسته شركت سهامي يا شركت تعاوني باشد مديرانيكه در حين اعلام ورشكستگي عهدهدار امور شركت بودهاند مسئول انجام تكليف نامبرده شناخته خواهند شد. هركاه [هرگاه] تكليف بالا انجام نگيرد علت آن بايد در برك [برگ] صورت دارائي قيد شود.
اشيائي را كه اداره تصفيه بعنوان مستثنيات دين براي ورشكسته باقي ميگذارد بايد با ذكر شمارههاي مندرجه در برك [برگ] صورت دارائي در آخر صورت نوشته شده و موضوع نيز باو اعلام گردد.
هركاه [هرگاه] ورشكسته از حق خود صرف نظر كند اين نكته در برك [برگ] صورت دارائي قيد شده و بامضاء او ميرسد.
تصميم راجع به مستثنيات دين در اولين جلسه به بستانكاران اعلام گرديده و آنها حق دارند از تاريخ اعلام بمرجع صلاحيت دار شكايت نمايند.
هرگاه شخص ثالثي نسبت بمالي ادعائي داشته باشد نوع ادعاء در برك [برگ] مخصوص بان نوشته شده و در آنجا نام كسي كه ادعا دارد و شماره ترتيب مال و اسنادي كه ارائه شده ذكر ميشود. بعلاوه در ستون ملاحظات برك [برگ] صورت دارائي اين نكته نيز در مقابل شيئي مورد ادعا قيد ميشود. اظهارات ورشكسته و تصميمات اداره و دادكاه [دادگاه] نيز بطور خلاصه و بترتيب تاريخ در ستون ملاحظات اين برك [برگ] نوشته خواهد شد.
هرگاه اداره تصفيه ادامه دادن بتجارت يا صنعت ورشكسته را مقتضي بداند دفاتر ورشكسته را از روز اعلام ورشكستگي بسته و مجدداً حسابهاي جديدي از آن تاريخ به بعد باز نموده و يا آنكه دفاتر مخصوصي براي اين امر در نظر خواهد گرفت.
در موقع تهيه برك [برگ] صورت دارائي اداره تصفيه پرسش هاي زيرين را از ورشگسته [ورشكسته] مينمايد:
1ـ نام و محل اقامت بستانكاراني كه دفاتر ورشكستـه حكايت از مشخصات آنها نمينمايد.
2ـ دعاوي كه نسبت بدارائي ورشكسته در جريان است.
3ـ بيمه نامه هائيكه ورشكسته بابت بيمه اشخاص يا خسارت و حوادث غيرمترقبه نسبت باموال دارد.
4ـ حق ولايت يا قيمومتي كه ورشكسته داشته و همچنين حقوق و دعاوي مربوطه بان.
آگهي مذكور در ماده 24 قانون اداره تصفيه علاوه براينكه براي بستانكاران فرستاده ميشود براي اشخاص زير نيز فرستاده خواهد شد:
1ـ قسمت هاي اجراء حوزه ورشكسته.
2ـ دادكاههائي [دادگاههائي] كه دعاوي مربوط بورشكسته نزد آنها مطرح است.
3ـ بنكاههاي [بنگاههاي] بيمه كه ورشكسته قرارداد بيمه شخصي يا هر نوع بيمه ديگري كه مؤثر در امر تجارتي ورشكسته باشد با آنها منعقد نموده است.
4ـ دادسراي مربوطه اگر اعمال ولايت يا قيموميت مينمايد.
5 ـ دفتر املاكيكه ورشكسته در حوزة آن داراي اموال غيرمنقول ميباشد.
صورت بستانكارانيكه براي آنها يك نسخه آگهي بالا فرستاده شده بايد در صورت مجلس ورشكستگي يا برك [برگ] جداگانه كه بامضاء رئيس اداره تصفيه يا كارمند مربوطه رسيده و پيوست صورت مجلس ميشود قيد گردد.
اصول اسناديگه [اسناديكه] از طرف بستانكاران ارائه گرديده در صورتي بانها رد خواهد شد كه رونوشت گواهي شده آن اسناد را باداره تسليم نمايند.
همينكه اداره تصفيه تصميم مقتضي راجع بادعاي شخص ثالثي گرفت مدلول آنرا باشخاص ذي نفع اعلام كرده و مخصوصاً بكسانيكه ادعاء دارند بايد تذكر داده شود كه در صورت عدم مراجعه بدادكاه [بدادگاه] صلاحيت دار در موعد مقرر ادعاي آنها مسموع نخواهد بود.
براي هر جلسه بستانكاران بايد صورت مجلس تنظيم شود.در اينصورت مجلس نام تمام بستانكارانيكه شخصاً حاضر شده يا نماينده فرستادهاند قيد خواهد شد. سپس گزارش مذكور در ماده 26 قانون اداره تصفيه قرائت شده و در صورت مجلس ذكر ميشود. كليه پيشنهادات در صورت مجلس نوشته شده و تصميم اداره نيز در آخر آن ذكر خواهد شد.
هركاه [هرگاه] اموال ورشكسته مورد مطالبه اشخاص ثالثي باشد اداره تصفيه تصميم مقتضي خواهد گرفت. فروش مال مورد ادعاء مانع تصميم اداره نخواهد بود مگر آنكه حاصل فروش بين بستانكاران تقسيم شده باشد.
هركاه [هرگاه] شخصي نسبت به شيئي كه داخل در مستثنيات دين است حق رهن يا رجحان داشته و حق او را نيز اداره تصفيه شناخته باشد قبلاً طلب صاحب حق رهن يا رجحان پرداخته شده و مازاد آن بورشكسته تسليم خواهد شد.
هرگاه شيئي كه داخل در مستثنيات دين است مورد ادعاي ديگري قرار گيرد در اين صورت مقررات بالا رعايت نشده و شخص ثالث ميتواند برعليه شخص ورشكسته اقامه دعوي نمايد.
اطلاعاتي را كه ورشكسته طبق ماده 30 قانون اداره تصفيه راجع بمطالبات ميدهد در برك [برگ] صورت ادعاي طلب يا برك [برگ] جداگانه وارد شده و بامضاء او ميرسد.
مقررات مذكور در ماده 27 آئين نامه راجع بشركتهاي تضامني و سهامي و تعاوني در اينجا نيز مراعات ميشود.
[برگ] طبقه بندي بستانكاران به ترتيب زير تنظيم ميگردد:
1ـ ذكر بستانكارانيكه داراي حق رهن هستند.
2ـ ذكر بستانكاران مذكور در ماده 58 قانون اداره تصفيه.
هرگاه در بند1 يا يكي از طبقات بند2 بستانكاري موجود نباشد بايد در صورت طبقه بندي بستانكاران تذكر داده شود.
هرگونه ادعاي بستانكاري بايد در طبقه و ستون مخصوصي بخود نوشته شود تصميم اداره تصفيه مبني بر رد يا قبول آن نيز بايد با ذكر خلاصه علت در آنجا قيد گردد.
هرگاه ادعاي بستانكاري موجه شناخته نشود اداره تصفيه آنرا رد خواهد كرد.رد يا قبول ادعائي بطور مشروط جائز نيست.
مطالبات بايد بترتيب شماره گذارده شده و جهت بستانكاري در آنجا قيد و بشماره برك [برگ] ادعاي بستانكاري نيز اشاره شود.
در برك [برگ] طبقه بندي بستانكاران بايد اموال مورد رهن قيد شود. هركاه [هرگاه] منافع مالي مورد رهن باشد اين موضوع نيز ذكر خواهد شد.
هركاه [هرگاه] در قبال طلبي اموال شخص ثالثي در رهن بوده باشد اين قسمت جزء بستانكاريهاي عادي ثبت خواهد شد در صورتيكه مال مورد رهن قبل از تقسيم وجوه حاصله بفروش رسيده و بستانكار بحق خود برسد صاحب مال جانشين بستانكار شناخته شده و در سهم بندي بهمان نسبت شركت خواهد كرد.
هركاه [هرگاه] دعواي مربوط به طلبي در موقع اعلام ورشكستگي در جريان باشد اين ادعا جزء صورت طبقه بندي بستانكاران ذكر شده ولي اداره تا تعيين تكليف قطعي از طرف دادكاه [دادگاه] تصميمي در آن باب نخواهد گرفت. اداره تصفيه ميتواند تصميم خود را در ظرف مدت اعتراض راجع به بستانكاري تغيير دهد ولي اين تغيير بايد طبق ماده 35 قانون اداره تصفيه آگهي شده و باشخاص ذينفع نيز اعلام گردد
هركاه [هرگاه] در نتيجه اعتراضي كه طبق ماده36 قانون اداره تصفيه بعمل آمده دادكاه [دادگاه] تصميني اتخاذ نمايد اين تصميم در صورت طبقه بندي بستانكاران قيد ميگردد.
آگهي مذكور در ماده 35 قانون اداره تصفيه بايد در همان روزنامه كه توقف اعلام شده است درج گردد.
در آگهي مندرج در قسمت2 ماده 35 قانون اداره تصفيه بايد اخطار شود كه اگر اشخاص ذينفع در ظرف مدت مقرر در ماده 36 قانون بدادكاه [بدادگاه] مراجعه ننمايند حق آنها از بين خواهد رفت.
در مورد تصفيه اختصاري نيز صورت طبقه بندي بستانكاران تنظيم خواهد شد و مقررات فوق تا اندازه كه قابل اعمال است در آنجا نيز رعايت خواهد گرديد.
در مورد ماده42 قانون اداره تصفيه براي هر مزايده بايد صورت مجلس مخصوصي تنظيم شود. در اينصورت مجلس بايد نام اشخاصيكه مباشر مزايده بوده و همچنين تاريخ و محل و مدت مزايده و بالاترين بهاء هر شيئي در آن قيد شود.
صورت مجلس را رئيس يا كارمند اداره تصفيه امضاء مينمايد.
هركاه [هرگاه] موضوع مزايده مال غيرمنقول باشد اداء اين عبارت از طرف رئيس يا كارمند اداره تصفيه كه (فلان مال غيرمنقول به بهاء فلان مبلغ باقاي .... واگذار ميشود) بايد در صورتمجلس قيد گرديده و برنده مزايده نيز آنرا امضاء نمايد. هركاه [هرگاه] به بهاء ارزيابي شده خريداري پيدا نشود بايد در صورت مجلس ذكر گردد كه مال غير منقول در مزايده بفروش نرسيد.
هركاه [هرگاه] مزايده تحت شرايطي بعمل آيد اين نكته نيز در صورت مجلس بايد قيد گردد.
كسانيكه در مزايده مال غيرمنقول شركت ميكنند بايد صدي پنج بهاء مال غيرمنقول ارزيابي شده را به صندوق اداره تصفيه تا روزيكه براي مزايده مقرر شده بسپارند هرگاه پرداخت بهاء در موعد مقرر انجام نگيرد يا آنكه پيشنهاد دهنده حاضر باجراء تعهد خود نگردد خسارت وارده از مبلغ سپرده برداشت خواهد شد.
هركاه [هرگاه] مال غيرمنقول موضوع مزايده مورد حق رهن و غيره واقع شده باشد بايد اخطاريه كه متضمن تاريخ و ساعت و محل مزايده باشد براي صاحب حق فرستاده شود. در صورتيكه برنده مزايده غير از شخص صاحب حق رهن باشد بايد شخص برنده مزايده و شخص صاحب حق و رئيس يا كارمند اداره تصفيه در يكي از دفترخانهاي اسناد رسمي حضور بهمرسانيده و ضمن انتقال ملك به خريدار حق صاحب رهن را پرداخته و مازاد آنرا بحساب ورشكسته منظور دارند.
هركاه [هرگاه] اشياء مورد مزايده بيمه شده باشد اين نكته بايد در موقع مزايده اعلام گردد.
در صورتيگه [در صورتيكه] اشياء مذكور يكجا به يكنفر واگذار شود اين انتقال بايد به بيمه كننده اعلام گردد.
انتقال دعواي مشكوكي كه طبق ماده 45 قانون اداره تصفيه پيش بيني شده بايد بوسيله برك [برگ] نمونه و تحت شرايطي كه در آن ذكر شده بعمل آمده و هزينة كه بان تعلق ميگيرد بعهده انتقال گيرنده خواهد بود.
همينكه قرارداد ارفاقي بسته شد ارقام ديگري براي فروش اموال بعمل نيامده و اداره تصفيه منتظر گواهي دادكاه [دادگاه] مربوطه خواهد بود.
همينكه صـورت تقسيم تهيه شد بايد به بستانكـاران اعلام گردد كه صورت نامبرده در اداره تصفيه در دسترس آنها گذارده خواهد شد.
هرگاه بعد از آگهي تغييري در صورت مزبور داده شود اين نگته [نكته] نيز بطريق فوق اعلام خواهد گرديد.
قبل از اقدام بتقسيم اداره بايد مطمئن شود كه هيچگونه اعتراضي در ظرف مدت مقرر نسبت بصورت تقسيم بعمل نيامده است.
در صورتيكه نسبت باين صورت اعتراضي شده باشد اداره تصفيه براي تقسيم منتظر نتيجه رسيدگي باين اعتراض خواهد بود.
اداره تصفيه بايد براي تقسيم موقت سهام برطبق ماده 48 قانون اداره تصفيه صورت تقسيم موقت تهيه نموده و اعلام نمايد كه صورت تقسيم در ظرف مدت ده روز در دسترس بستانكاران گذارده خواهد شد. هركاه [هرگاه] دعواي مربوط به بستانكاري در موقع تقسيم موقت سهام به نتيجه نرسيده باشد سهمي كه براي او منظور شده كنار گذارده ميشود و همچنين بستانكارانيكه طلب آنها مؤجل است قبل از رسيدن موعد به آنها پرداخته نخواهد شد مگر آنكه براي بركشت [برگشت] فرعي قانوني از طلب خود رضايت دهند.
صورت تقسيم نهائي وقتي تنظيم ميشود كه كليه دعاوي مربوط بدارائي و بدهي ورشكسته قطعي شده باشد براي تنظيم صورت قطعي لازم نيست منتظر مازاد مذكور در ماده 45 قانون اداره تصفيه گرديد.
صورت تقسيم بترتيب زير تنظيم ميشود. قبل از هر چيز اموال مورد رهن يا وثيقه و وجهي كه از حاصل فروش آن بدست ميايد قيد گرديده و هزينه كه از بابت اداره كردن و فروش آن بعمل آمده ذكر خواهد شد. اينگونه هزينهها از حاصل فروش كسر شده و پس از پرداخت طلبهاي وثيقه دار مازاد آن بحساب عمومي وجوه حاصله نقل خواهد شد.
هركاه [هرگاه] وجه حاصل فروش كافي براي تاديه طلب بستان كار وثيقه دار نباشد نام او به نسبت بقيه طلب جزء طبقه پنجم مذكور در ماده 58 قانون ذكر خواهد شد.
از حاصل كل دارائي بدواً هزينههاي ورشگستگي [ورشكستگي] و هزينة امور ورشكستگي كسر گرديده و بقيه بين اشخاص مذكور در برك [برگ] صورت طبقه بندي بستانكاران تقسيم خواهد شد.
هركاه [هرگاه] بموجب ماده 45 قانون دعوائي به بستان كاري واگذار شده و اين دعوي به نتيجه مثبتي رسيده باشد اداره تصفيه ضمن صورت تقسيم يا بوسيله ضميمه جداكانه [جداگانه] آنرا بين بستانگار [بستانكار] انتقال گيرنده و ساير بستانكاران تقسيم خواهد نمود.
پس از خاتمه ورشكستگي كارمند مربوطه گزارشي مبني بر خاتمه ورشكستگي برئيس اداره خواهد داد. در اين گزارش خلاصه عمليات تصفيه و جهت ورشكستگي و مبلغ دارائي و بدهي و ميزان زمينه خالي و سهميههائيكه بموجب فقره 4 ماده 47 قانون اداره تصفيه در صندوق وزارت دادگستري سپرده شده ذكر خواهد شد. سپس خاتمه ورشكستگي از طرف رئيس اداره اعلام و انتشار خواهد يافت.
گزارش نهائي در مورد تصفيه اختصاري نيز بايد تنظيم شده و خاتمه ورشكستكي [ورشكستگي] هم بموجب آگهي اعلام گردد.
در مورد ماده 22 قانون انتشار آگهي مبني بر اعلام خاتمه ورشكستگي ضروي نيست.
سند عدم كفايت دارائي بايد برطبق نمونه پيوست صادر شود.
در مورد تصفيه اختصاري مذكور در فقره 2 ماده 23 قانون اداره تصفيه نكات زير رعايت ميشود:
1ـ بستانكاران براي تشكيل جلسه دعوت نميشوند مغذلك [معذلك] هرگاه اداره مقتضي بداند ممكن است بوسيله تشكيل جلسه جلب نظر آنها را بنمايد ولي در صورتي كه ورشكسته پيشنهاد قرارداد ارفاقي نموده باشد در اين مورد بايد جلسه بستانكاران دعوت شود.
2ـ در هر موقع بدون هيچگونه شرطي ممكن است خواه از طريق عادي يا بطور مزايده اقدام بفروش اموال ورشكسته بعمل آيد. مهلتي كه براي پرداخت بهاء مال داده ميشود نبايد از سه ماه تجاوز كند.
در صورت نبودن خريدار به بهاء ارزيابي شده اقدام بمزايده مجدد بعمل نيامده و اداره تصفيه بنحو مقتضي اقدام بفروش آن خواهد نمود.
3ـ تقسيم وجوه حاصله طبق مدلول مواد 46 و 47 قانون بعمل آمده و سند عدم كفايت دارائي صادر ميشود ولي صورت تقسيم براي مراجعه اشخاص ذينفع در اداره تصفيه گذارده نشده و تقسيم موقت سهام نيز بعمل نخواهد آمد.
در هر حوزه كه تشكيل اداره تصفيه اعلام شود امور ورشكستگي كه تا آن تاريخ خاتمه نيافته تحويل اداره تصفيه گرديده و مديران تصفيه و كارمندان ناظر بايد از هرگونه اقدام خودداري نمايند.
عمليات ورشكستگي اموري كه تصفيه آن در موقع اعلام تشكيل اداره تصفيه خاتمه نيافته طبق مقررات قانون اداره تصفيه و اين آئين نامه ادامه خواهد يافت.
هركاه [هرگاه] اعمال ورشكستگي كه قبل از اعلام تشگيل [تشكيل] اداره تصفيه انجام شده ناقص تشخيص شود با رعايت مقررات اين آئين نامه تكميل خواهد گرديد.
در موارد مذكور در مواد بالا كه قسمتي از اعمال تصفيه بوسيله مديران تصفيه و قسمت ديگر بوسيله اداره تصفيه انجام ميشود هزينه امورتصفيه بايد بتشخيص رئيس اداره بين مديران و اداره تقسيم گردد.